مادرانه

آمار مطالب

کل مطالب : 151
کل نظرات : 8

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 136
باردید دیروز : 145
بازدید هفته : 282
بازدید ماه : 281
بازدید سال : 2723
بازدید کلی : 110980

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان بوی خدا...  و آدرس booyekhoda.loxblog.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






نویسنده : م ش
تاریخ : جمعه 20 اسفند 1395
نظرات

وقتی یك سالت بود مشغول شد به غذا دادن و شستنت.

و تو با گریه های طولانی شب از او تشکر کردی.

 

وقتی دو سالت بود مشغول شد به اموزش دادنت به راه رفتن 

اما تو با فرار از ان هنگامی که صدایت میکرد از او تشکر کردی.

 

 وقتی سه سالت بود مشغول شد به غذاهای خوشمزه برایت پختن

و تو با ریختن غذا بر روی زمین ازش تشکر کردی

 

وقتی چهار سالت بود مشغول شد به دادن مداد به دستت تا نوشتن را یاد بگیری

و تو با خط خطی کردن روی دیوار از او تشکر کردی

 

 

وقتی پنج سالت بود مشغول شد به پوشاندن بهترین لباساها برای عید 
وتو با کثیف کردن لباسها از او تشکر کردی
 
وقتی شش سالت بود مشغول شد به ثبت نام کردن تو در مدرسه
وتو با جیغ و داد که نمیخواهم بروم به مدرسه از او تشکر کردی
 
وقتی که ده سالت بود مشغول شد به منتظر ماندنت برای برگشت از مدرسه تا تو را در اغوش بگیرد
و تو با زود رفتن به اتاقت از او تشکر کردی
 
وقتی پانزده سالت بود مشغول شد به گریه کردن برای پیروز شدنت
وتو با خواستن هدیه بابت پیروزیت از او تشکر کردی
 
وقتی بیست سالت بود مشغول شد به تمنای اینکه با اوبه خانه فامیل و اشنایان بروی
وتو بارفتن و نشستن پیش دوستانت از او تشکر کردی
 
وقتی بیست و پنج سالت بود تو را در امور ازدواجت کمک کرد
و تو با دور شدن از او ونشستن کنار همسرت از او تشکر کردی
 
وقتی که سی سالت بود مشغول شد به گفتن بعضی از نصیحتها به تو که درمورد کودکان است
و تو با گفتن این جمله که در کارهایمان دخالت نکن از او تشکر کردی
 
وقتی سی و پنج سالت بود ،زنگ زد که تو را برای ناهار دعوت کند
و تو با گفتن این روزها مشغولم از او تشکر کردی
 
وقتی چهل سالت بود خبرت کرد که مریض است و نیاز دارد که از او مراقبت کنی
و تو با گفتن رنج و زحمت از والدین به فرزندان منتقل میشود از او تشکر کردی
 
و در روزی از روزها از این دنیا میرود و عشقش نسبت به تو هنوز در قلبش است اگر مادرت هنوز کنارت است او را رها مکن و محبتش را فراموش نکن وکاری کن که راضی باشد
 
چون در تمام زندگی فقط یک مادر داری
و وقتی میمیردانگاه ملائکه میگویند که فوت شد ان کسی که به سبب ان به تو رحم میشد(اتقوا الله فی الامهات)
 
مادر اگر گرسنه شدی رستوران است
اگر مریض شدی بیمارستان است
اگرخوشحال شدی جشن است 
اگر خوابیدی بیدارکننده است
اگر غائب شدی دعاگویت است
 
ایا با او به احسان و نیکی رفتار کردی......
داخل منزل میشویم و میگوییم : مادر کجاست؟
با انکه از او چیزی نمیخواهیم
انگار وطن است!! از او دور میشویم و برمیگردیم که او را ببینیم
 
خداوندا از مادرم سه چیز را دور کن
تنگی قبر،اتش جهنم،و فتنه های قبر



مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:


گاهے کہ چادرم خاکے میشود ؛ از طعنه هاے مردم این شهر ... یادم میآید از این کہ ؛ چہ چفیہ هایے براے ماندن چادرم خونے شدند ... . . . دوتا رمان بسیار زیبا در وبلاگ گذاشته میشه رمان قبله من وکتاب بسیار زیبای پایی که جا ماند امیدوارم لذت ببرید م ش


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود